فروشگاه گیم پلی ایران

هیچ کسی تو دنیای بازی ها مثل دیوید کیج و چند چپتر اول Heavy Rain با احساساتم بازی نکرده بود همان شعار معروف بازی کافی بود تا بفهمم این بازی با تمام عناوینی که قبلا بازی کرده بودم فرق دارد…
چه قدر حاضرید برای نجات کسی که دوستش دارید پیش بروید؟!
همان چپتر اول و محیط شاد و رنگ های گرم و شاد و از همه مهمتر جشن تولد 10 سالگی جیسون و کمک به همسر و بازی با فرزندان کافی بود ذهن و احساسات ما تحریک شود اما همه چیز از سکانس فروشگاه زنجیره ای شروع شد جایی که جیسون میان آن جمعیت عظیم با یک بادکنک قرمز گم شد نمیدانم چرا به یک باره رنگ قرمز را دیدم یاد آن دخترک لیست شیندلر استیون اسپیلبرگ افتادم اما واقعا کف دستانم و پیشانی ام عرق کرده بود واقعا حس میکردم من هم اتان مارس هستم و پدر جیسون..
میان آن جمعیت فقط به دنبال رنگ قرمز بود نمیدانم روانشناسی دقیق رنگ قرمر در مواقع خطر چیست ولی زمانی که اول این متن گفتم با احساسم کمتر کسی مانند دیوید کیج بازی کرده بود زمانی بود که جیسون را از دست دادم واقعا چه سکوتی فضا و وجود من را پر کرد یعنی این همه تلاش برای هیچی بود ؟! همین یک صحنه بود تا بتواند خیلی از گیمر ها را از درون خرد کند از آن بدتر چپتر بعدی داستان است که اتفاقات شش ماه بعد اتان را به تصویر میکشد.اتان با شاون در خانه اشان قرار گرفته بودند اما دیگر خبری از آن فضا شاد و پررنگ نبود یک فضای و محیط غمناک و به رنگ قهوه ای سوخته پیش روی ما بود.خیلی ها را سراغ دارم که بعد از دیدن این صحنه کنسول را خاموش کردند و به خود و احساساتشان کمی زمان دادند تا تحمل این صحنه ها را داشته باشند.نمیدانم این زمان بود یا بعد از تمام کردن این شاهکار دیوید کیج بود که با خودم زمزمه کردم ما داریم بازی ها را بازی میکنیم یا آنها با ما بازی میکنند….!؟
در میان چیزی که تحمل فضا را سنگین تر میکرد موزیک این عنوان بود بعدها تحقیق کردم و فهمیدم دیوید کیج علاوه بر کارگردانی و روانشناسی و نماد شناسی و بازی کردن با احساسات ما تحصیلاتی را در زمینه موسیقی نیز دارد که نحوه ی استفاده از موزیک را به این خوبی میداند در ادامه موزیک تم اصلی هوی رین نیز برای دانلود را در کانال قرار میدهم حتما آن را گوش کنید.
منتظر ریمستر Heavy Rain و Beyond Two Souls که چند ماه دیگر بر روی پلی استیشن 4 عرضه میشود باشید و از آن مهمتر Detroit Become Human…