این باندل شامل سه نسخه ی Dead Rising 2، Dead Rising و Rising™ 2 Off The Record می باشد.
اولین بار در سال 2006 بود که شرکت Capcom بازی Dead Rising را معرفی کرد. این بازی که یک بازی جهان باز و بسیار خشونتآمیز بود. توجه بسیاری را به خود جلب کرد. Dead Rising با سری نامآشنای Resident Evil فرق بسیاری داشت. گیم پلی بازی بسیار سریع و هیجانانگیز بود. اما یک بازی ترسناک نیست و زامبی کشی هستهی اصلی گیم پلی است.
در Colorado ایالاتمتحده، منطقهای وجود دارد به نام Willamette که بهطور مرموزی توسط ارتش بستهشده است. داستان بازی دربارهی شخصی به نام Frank West است. او که یک عکاس فتوژورناليسم آزاد است تصمیم دارد دربارهی این منطقه تحقیق کند و آن را بررسی کند. به همین منظور او با بالگردی به آن منطقه رفته و شاهد افرادی است که از گوشت انسانهای دیگر تغذیه میکنند یعنی زامبیها. حال او باید 72 ساعت در آن منطقهی بیرحم زنده بماند تا بالگرد دوباره برگردد. داستان Dead Rising فقط برای پیش برد بازی نیست و شاهد صحنههای داستانی جالب و گاها خندهداری هستیم. شخصیتها بسیار جالب شخصیتپردازی شدهاند. خود شخصیت اصلی بازی نیز بسیار دلنشین است. داستان بازی در کل دلنشین است و بازی را بهخوبی به جلو هدایت میکند. اما انتظار یک داستان بینقص و پیچیده را نداشته باشید.
دختر شخصیت اصلی داستان به نام Katey به ویروس کشندهای مبتلا شده است که برای زنده ماندن نیاز به دارویی گرانقیمت و کمیاب دارد که هر 24 ساعت نیز باید آن را مصرف کند. چاک خوشتیپ و خوشقیافه داستان ما نیز دستبهکار میشود و کیلومترها راه را برای پیدا کردن این دارو میپیماید و در آخر به شهری عجیب میرسد. در این شهر یک سری کلهگنده سرمایهدار انسانها را برای کشتن زامبیها اجیر میکنند و پولی به جیب ناچیزشان میریزند. چاک نیز برای به دست آوردن پول در این برنامه شرکت میکند. در آخر کار به بدترین شیوه خود پیش میرود و بهیکباره تمام زامبیها آزاد میشوند و تمام کاسه کوزهها نیز سر چاک خراب میشود. بالاخره 72 ساعت وقت دارید تا ثابت کنید بیگناه هستید و در این گیرودار دختر شما نیز سلامتش درخطر است.
فرانک پس از اتفاقات نسخه اول به شدت محبوب می شود و از او به عنوان یک قهرمان یاد می شود . هر روز بر ثروت و شهرت او افزوده می شود ولی دیری نمی پاید که او تمام سرمایه و شهرت خود را از دست می دهد . روزی فرانک مشغول نگاه کردن تلویزیون و برنامه Terror is Reality بود که ناگهان فکری به ذهنش می رسد . این برنامه درواقع نبردی میان انسان و زامبی ها را به نمایش می گذاشت . هرکس می توانست از دست زامبی ها جان سالم به در برد , جایزه بزرگی به دست می آورد . فرانک هم تصمیم گرفت برای آنکه پولی به دست آورد و شهرت خود را بار دیگر بازیابد , در این مسابقه شرکت کند .
دیدگاهها
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است.